009-اعتماد-بیجا-به-دوست-قسمت-اول

اعتماد بیجا به دوست – قسمت اول

اگر با فیلترشکن دارین سایت رو مشاهده می‌کنین، می‌تونین ویدیوی کامل رو همینجا ببینین.

اگر هم تمایل داشته باشین که تو خود یوتیوب ویدیو رو ببینین، اینجا کلیک کنین تا مستقیماً وارد لینک ویدیو تو کانال یوتیوب بشین. یادتون نره کانال رو subscribe کنین تا از جدیدترین ویدیوها، مطلع بشین. اگر بعد از دیدن ویدیو، از اون خوشتون اومد، حتماً برای دیگران هم ارسال کنین.

متن داستان

مجری: خانم دکتر! شما پرونده‌های زیادی داشتین، اما یکی‌شون توجه من رو به خودش جلب کرده. حدود 6-7 سال درگیرش بودین و ظاهراً هنوز هم ادامه داره. لطف می‌کنین خیلی خلاصه برامون تعریف کنین ماجرا چیه؟

دکتر سبزواری: بله، حتماً آقای دکتر.

آقایی به نام فرهاد چند سال قبل بابت طلبش، یه چک500 میلیون تومانی از آرش می‌گیره. آرش چک رو پاس نمی­کنه. مبلغش هم اون موقع خیلی قابل توجه بود. رحیم، دوست فرهاد، بهش میگه یه دوست وکیل دارم تو شیرازه. قبول می‌کنه حق‌الوکاله رو بعداً بگیره. هزینه دادرسی رو هم خودم میدم. هر وقت پولت رو گرفتی، 20 درصدش رو به من بده. فرهاد قبول می­کنه. اصل چک رو میده به رحیم، یه وکالت کاری هم بهش میده و بابت 20 درصد هم یه قرارداد می‌نویسن.

رحیم چک رو برگشت می‌زنه و اصلش رو به فرهاد برمی‌گردونه. چند تا لایحه و صورت جلسه هم میده به فرهاد و میگه وکیل گفته امضا کن. فرهاد هم همشون رو امضا می‌کنه و میده به رحیم که تحویل اون وکیل بده.

بعد از یه مدتی، رحیم به فرهاد زنگ میزنه میگه پاشوه بیا دادگاه که پولت حاضره. فرهاد از خوشحالی نمی‌فهمه چجوری خودش رو برسونه دادگاه. به محض این که می‌رسه جلوی دادگاه، یه مأمور کلانتری دستگیرش میکنه و با دستبند و پابند میبرش پیش قاضی! بنده خدا داشته از ترس،  سکته می‌کرده! می‌پرسه آخه چی شده؟ مگه من چی کار کردم؟ قاضی بهش میگه دیگه چی کار می‌خواستی بکنی؟ طبق این حکم، به رحیم چند میلیارد تومان بدهکاری!

میگه کدوم حکم ، چه بدهکاری ای؟

قاضی بهش میگه این‌ها رو باید تو دادگاه می‌گفتی، نه الان! این همه لایحه تو پرونده هست که خودت اقرار کردی بدهی داری! چند سال هم هست که متواری ای. حالا تازه بعد این همه سال، داری میگی چه بدهی ای؟ یا پولش رو بده، یا برو زندان. خلاصه فرهاد بدبخت رو می‌برن زندان و خونه‌ش هم مزایده میشه.

موقعی که فرهاد تو زندان بود، خونواده‌ش هاج و واج به ما مراجعه کردن و کمک خواستن. پرونده‌ش اون قدر پیچیده بود که برای کمک به فرهاد، یک تیم از وکلای حرفه‌ای تشکیل دادیم و برای اثبات حقانیتش، سال‌ها درگیر این پرونده شدیم.

مجری: خیلی ممنون بابت زمانی که گذاشتین. کلی سؤال برام ایجاد شده که تو ویدیوی بعد، از خدمتتون می‌پرسم.

دکتر سبزواری: خواهش می‌کنم، درخدمتم.