014-غیرنافذ-بودن-تصرفات-مالی-سفیه

می‌تونم با سفیه ازدواج کنم؟

اگر با فیلترشکن دارین سایت رو مشاهده می‌کنین، می‌تونین ویدیوی کامل رو همینجا ببینین.

اگر هم تمایل داشته باشین که تو خود یوتیوب ویدیو رو ببینین، اینجا کلیک کنین تا مستقیماً وارد لینک ویدیو تو کانال یوتیوب بشین. یادتون نره کانال رو subscribe کنین تا از جدیدترین ویدیوها، مطلع بشین. اگر بعد از دیدن ویدیو، از اون خوشتون اومد، حتماً برای دیگران هم ارسال کنین.

متن داستان

مجری: خانم دکتر! تو یکی از کلیپ‌ها، در مورد یه محجور برامون صحبت کردین که جنون داشت و به همین خاطر، حق نداشت نه در امور مالیش مداخله کنه نه در امور غیرمالیش. قرار شد تو این کلیپ، یکی دیگه از پرونده‌هاتون رو در مورد محجوران تعریف کنین که بهشون میگن: «سفیه».

دکتر سبزواری: بله حتماً. یکی از این پرونده‌ها، پرونده حسن بود که عاشق نیلوفر میشه. اما چون خانواده‌ش مخالف بودن، بدون اطلاع اون‌ها، میره محضر و نیلوفر رو عقد می‌کنه. مهریه چه قدر بوده؟ 1500 سکه!

مجری: چه قدر زیاد! چشم قوم شوهر رو دور دیدن!

دکتر سبزواری: واقعاً بله! داستان از این جا شروع میشه که بعد از یه مدت، نیلوفر مهریه‌ش رو اجرا می‌ذاره. مادر حسن که متوجه میشه، خیلی ناراحت میشه. یه سری مدارک با خودش می‌بره دادسرا و اعلام می‌کنه پسرش محجوره. دادیار، مدارک رو بررسی می‌کنه و کلی سؤال از حسن می‌پرسه تا ببینه چه قدر از حساب و کتاب سر در میاره. بعدش هم اون رو به پزشکی قانونی معرفی می‌کنه. پزشکی قانونی، اعلام می‌کنه حسن، نمی‌تونه امور مالی خودش رو اداره کنه. دادیار پرونده رو می‌فرسته دادگاه و دادگاه هم در نهایت، حکم حجر حسن رو اعلام می‌کنه. از چه نوعی؟ سفه. و چون پدرش فوت کرده بود، مادرش به عنوان قیم منصوب میشه.

مجری: یعنی حسن جنون نداشته؟

دکتر سبزواری: نه دیگه، جنون نداشت. فقط سفیه بود. به اصطلاح، عقل معاش نداشت و نی‌متونست تشخیص بده از نظر مالی، چی به صلاح و مصلحتشه و به راحتی ممکن بود دیگران، اموالش رو از چنگش در بیارن؛ مثل همین مهریه.

مجری: پس حسن فقط برای امور مالیش نمی‌تونست تصمیم بگیره؛ اما امور غیرمالیش رو می‌تونسته خودش مداخله کنه؟

دکتر سبزواری: بله. مثل چی؟

مجری: به نظرم همین ازدواجش با نیلوفر، میشه جزو امور غیرمالی و عقد نکاحشون درست بوده. اما مهریه، میشه جزو امور مالی و حسن حق نداشته خودش برای همسرش مهریه تعیین کنه. درسته؟

دکتر سبزواری: آفرین! دقیقاً همین طوره.

مجری: تکلیف مهریه چی شد؟

دکتر سبزواری: در مورد مهریه، مادر حسن به عنوان قیمش باید تصمیم می‌گرفت، البته تحت نظر دادیار. مادرش هم میگه با توجه به شأن و شئون نیلوفر، تا 500 سکه رو تنفیذ می‌کنم و قبول دارم؛ اما بیشتر از اون رو قبول ندارم. برای همین، به قیمومت از حسن علیه نیلوفر دادخواست میده. دادگاه هم بررسی می‌کنه و در نهایت حکم به ابطال مهریه مازاد بر 500 سکه صادر می‌کنه.

مجری: اگه حسن جنون داشت، باز هم مادرش می‌تونست مهریه رو تنفیذ کنه؟

دکتر سبزواری: سؤال خیلی مهمی رو مطرح کردید! نه، نمی‌تونست. کسی که جنون داره، تمام اقدامات و تصرفات مالی و غیرمالیش از اساس باطله و اصلاً قابل تنفیذ نیست؛ حتی عقد نکاحش. برعکس سفیه که ولی یا قیمش می‌تونه تصرفات مالی اون رو تنفیذ کنه؛ مثل همین مهریه نیلوفر.

مجری: ممکنه کسی تمارض کنه که محجوره و با فریب پزشکی قانونی و قاضی بتونه حکم حجر بگیره؟

دکتر سبزواری: اتفاقاً پرونده‌های زیادی درباره همین تمارض وجود داره که تو یه فرصت دیگه، براتون تعریف می‌کنم.