013-بطلان-معامله-به-دلیل-حجر-فروشنده

ابطال معامله بعد از 2 سال؛ فروشنده محجور بود!

اگر با فیلترشکن دارین سایت رو مشاهده می‌کنین، می‌تونین ویدیوی کامل رو همینجا ببینین.

اگر هم تمایل داشته باشین که تو خود یوتیوب ویدیو رو ببینین، اینجا کلیک کنین تا مستقیماً وارد لینک ویدیو تو کانال یوتیوب بشین. یادتون نره کانال رو subscribe کنین تا از جدیدترین ویدیوها، مطلع بشین. اگر بعد از دیدن ویدیو، از اون خوشتون اومد، حتماً برای دیگران هم ارسال کنین.

متن داستان

مجری: خانم دکتر مردم در مورد حجر سؤالات زیادی می‌پرسن. میشه در این رابطه، یکی از پرونده‌هاتون رو برامون تعریف کنین؟

دکتر سبزواری: بله حتماً. یکی از این پرونده‌ها، مربوط به آقای حسینی هست. ایشون داشت تو اداره کارهاشو انجام می‌داد. آبدارچی میاد، یه نامه می‌ذاره روی میزش و میگه این مال شماست. نامه رو که باز می‌کنه ، می‌بینه یه ابلاغ از طرف دادگاهه. باید تو جلسه دادرسی شرکت می‌کرد. موضوعش، ابطال سند بود. میفته تو هول و ولا! یعنی چی؟! ابطال سند دیگه چیه؟ کدوم سند؟

قبل از جلسه، میره دادگاه تا پرونده رو بخونه. یه آقایی به نام میرزایی، علیهش دادخواست ابطال سند داده بود. این آقا، همونیه که دو سال پیش، خونه‌ش رو به آقای حسینی فروخته بود. پسر آقای میرزایی، مدعی شده پدرش موقع فروش خونه، محجور بوده و حق معامله نداشته؛ معامله‌ش باطله. برای همین، اول رفته حکم حجر پدرش رو از دادگاه گرفته و خودش هم قیمش شده. بعد هم دادخواست ابطال سند داده.

مجری: یعنی حکم حجر آقای میرزایی، موقع فروش خونه، هنوز صادر نشده بود؟ پسرش دو سال بعد از فروش خونه حکم حجر باباش رو گرفته؟

دکتر سبزواری: بله.

مجری: خب بعد چی شد؟

دکتر سبزواری: آقای حسینی، تو جلسه دادگاه شرکت می‌کنه و میگه آقای قاضی! دو سال پیش که خونم رو از آقای میرزایی خریدم، حالش خوب بود؛ مشکلی نداشت. خودش اومد معاملات املاک، مبایعه‌نامه رو امضا کرد و پولش رو گرفت. بعد از چند ماه هم با همدیگه رفتیم دفترخونه و سند زد به نام من و بقیه پولش رو هم دادم. حجر یعنی چی! قاضی میگه طبق این حکم حجر، آقای میرزایی دو سال پیش بیمار بوده، بیماریش هم از نوع جنونه.

مجری: جنون یعنی چی؟

دکتر سبزواری: یعنی کسی که اختلال روانی داره.

مجری: هر کس اختلال روانی داره جنون داره؟

دکتر سبزواری: نه همه. اگه این اختلال، در حدی باشه که باعث بشه اون فرد هیچ اراده‌ای نداشته باشه و اصلاً قوه تمییز و تشخیص صلاح و مصلحت خودش رو نداشته باشه، این آدم جنون داره و محجوره و حق مداخله نه در امور مالیش رو داره و نه در امور غیرمالیش. به اصطلاح برای انجام کارهای مالی و غیرمالی خودش، اهلیت نداره.

مجری: هیچ مجنونی نمی‌تونه در امور مالی و غیرمالی خودش مداخله کنه؟

دکتر سبزواری: کسانی که جنون دارن، دو دسته هستن: بعضی‌ها بیماری‌شون دوره‌ای هست؛ مثلاً فصلیه. فصل پاییز بیماری عود می‌کنه و بعد خوب میشن تا پاییز بعد. این‌ها، در دوره‌ای که حالشون خوبه، مثل بقیه آدم‌ها می‌تونن در همه امور خودشون مداخله کنن و تصمیم بگیرن. برعکس، بعضی‌ها بیماری‌شون دوره‌ای نیست، دائمیه. این‌ها تا کاملاً خوب نشن، نمی تونن در امور خودشون مداخله کنن، مثل آقای میرزایی.

مجری: پس کی باید کارهاشون رو انجام بده؟

دکتر سبزواری: بسته به مورده؛ ولی یا قیم.

مجری: اگه خودشون انجام بدن، چی میشه؟

دکتر سبزواری: اقدامات‌شون اعتبار نداره؛ مثل همین آقای میرزایی که معامله‌ش از اساس باطله.

مجری: اگه معامله این‌ها باطل باشه، اون وقت خونه مال آقای حسینی نمیشه؟

دکتر سبزواری: نه دیگه، انگار اصلاً معامله‌ای صورت نگرفته!

مجری: تکلیف پولی که آقای حسینی بابت خونه داد چی میشه؟

دکتر سبزواری: قیم آقای میرزایی، باید از اموال محجور پول خونه رو به آقای حسینی برگردونه.

مجری: همون پولی رو که داده، بهش برمی‌گردنه یا به قیمت روز؟

دکتر سبزواری: نه، همون پولی رو که داده، بهش پس میدن.

مجری: ای بابا بعد از گذشت دو سال، با توجه به تورم و افزایش قیمت ملک، شاید نصف اون خونه رو هم نتونه بخره! درسته؟

دکتر سبزواری: بله دیگه، این ضرریه که در این جور مواقع به خریدارها وارد میشه.

مجری: خوب تقصیر آقای حسینی چیه؟ چه جوری باید متوجه میشد که آقای میرزایی مشکل روانی داشته؟ این طوری که من متوجه شدم، آقای میرزایی موقع معامله از نظر ظاهری مشکلی نداشته.

دکتر سبزواری: بله همین طوره. خیلی از محجورها، مثل همین آقای میرزایی، در برخورد اول شاید ظاهرشون نشون نده که مشکل روانی دارن. اما معمولاً این جور آدم‌ها، تو چند تا نشست و برخاست، بالأخره یه کارهایی می‌کنن یا یه حرف‌هایی می‌زنن که طبیعی نیست. چه بسا اگه آقای حسینی هم چند بار با آقای میرزایی نشست و برخاست می‌کرد، متوجه مشکلات روحی روانی ایشون می‌شد. یا حداقل یه شک‌هایی می‌کرد. خریدارها باید هشیار باشن! چندین نشست و برخاست با فروشنده داشته باشن و کاملاً رفتار اون رو تحت نظر داشته باشن تا مطمئن بشن مشکلی وجود نداره؛ بعد معامله کنن. می‌دونید مشکل کجا حادتره؟

مجری: مگه از این حادتر هم میشه؟ کجا؟

دکتر سبزواری: جایی که وکیل فروشنده، همه کارها رو انجام میده و خریدار اساساً فروشنده رو نمی‌بینه تا متوجه وضعیت روحی اون بشه! این جور مواقع، باید حتماً هر طوری شده، از نزدیک فروشنده رو ببینن و یه هم صحبتی باهاش داشته باشن تا مطمئن بشن حال و اوضاعش خوبه.

مجری: بالاخره سرنوشت پرونده آقای حسینی چی شد؟

دکتر سبزواری: آقای حسینی به حکم حجر اعتراض می‌کنه. دادگاه وارد رسیدگی میشه و مجدداً نظر پزشکی قانونی رو می‌گیره. پزشکی قانونی هم همچنان اعلام می‌کنه آقای میرزایی در زمان انجام معامله، محجور بوده. که نتیجه‌ش چیه؟

مجری: بطلان معامله دیگه!

دکتر سبزواری: بله دقیقاً.

مجری: یه سؤال! هر کسی که محجوره، یعنی جنون داره؟

دکتر سبزواری: نه، همه جنون ندارن. بعضی محجورها، سفیه هستن. اوضاع این‌ها بهتره. جنون و سفه، هر کدوم آثار حقوقی خاص خودش رو داره.

مجری: پس اگه اجازه بدین، سؤالاتم رو در مورد افراد سفیه تو یه کلیپ دیگه بپرسم.

دکتر سبزواری: بله حتماً! بهتره که تفکیک بشن.

مجری: مسأله حجر، واقعاً خیلی مهمه. موقع انجام معامله، خیلی دقت کنین! اگه شک کردین طرف‌تون از لحاظ روحی-روانی، حتی یه کم غیرطبیعیه، معامله نکنین تا مطمئن بشین کاملاً سالمه. چون ممکنه بعدش، مشکلات زیادی مثل آقای حسینی براتون پیش بیاد.