005-دانشجو-در-جاده-پردیس

دانشجو در جاده پردیس

اگر با فیلترشکن دارین سایت رو مشاهده می‌کنین، می‌تونین ویدیوی کامل رو همینجا ببینین.

اگر هم تمایل داشته باشین که تو خود یوتیوب ویدیو رو ببینین، اینجا کلیک کنین تا مستقیماً وارد لینک ویدیو تو کانال یوتیوب بشین. یادتون نره کانال رو subscribe کنین تا از جدیدترین ویدیوها، مطلع بشین. اگر بعد از دیدن ویدیو، از اون خوشتون اومد، حتماً برای دیگران هم ارسال کنین.

متن داستان

یه دختر جوان، بعد از این که کلاسش تو دانشگاه بومهن تموم میشه، سوار ماشینش میشه و از جاده پردیس به سمت تهران برمی­گرده. همین طور که داشته تو جاده می‌رفته، یه دفعه یه ماشین میاد کنارش. دو تا پسر توش بودن. شیشه رو میدن پایین و با هول و ولا بهش میگن: «لاستیکت پنچره ها! الان می­ترکه و چپ می­کنی. بزن کنار پنچریش رو بگیر!»

بنده خدا خیلی می­ترسه؛ از ترس چپ کردن، دست و پاش شروع می­کنه به لرزیدن. بعد پیش خودش میگه: «خب اگه لاستیک پنچره، چرا پس ماشین هیچ تکونی نمیخوره؟» یه لحظه به ذهنش می‌رسه نکنه این پسرا بهش دروغ گفتن؟ نکنه می‌خوان به محض این که وایستاد، بهش تعرض کنن و بعدش هم ماشین رو بدزدن؟!

از ترس، گاز ماشین رو می‌گیره و با سرعت، خودش رو به اولین مغازه می‌رسونه و جلوی مغازه می‌ایسته. پیاده میشه و می­بینه بعععله! درست حدس زده بود؛ لاستیک کاملاً سالمه و هیچ مشکلی نداره. بله اون پسرا بهش دروغ گفته بودن! چقدر خدا بهش رحم کرد که وسط جاده توقف نکرد، وگرنه خدا می‌دونه چه بلایی سرش می‌آوردن! این دختر جوان، یه قدم فاصله داشت تا مال و عفتش، توسط اراذل و اوباش به یغما بره.

خانم‌ها و حتی شما آقایان! هشیار باشین و در چنین مواقعی، فریب نخورین و به هیچ عنوان، توقف نکنین. چون یک لحظه توقف، ممکنه خسارات جبران ناپذیری رو به شما و عزیزانتون وارد کنه.